میلاد قمر بنی هاشم , ابوالفضل العباس , بر همه عاشقان آن حضرت مبارک


چون خداوند قادر و تواناست، پس با توجه به این صفات، حتی اگر چیزی یا کاری به صلاح بنده هم نباشد، خداوند می تواند صلاحش را در آن چیز قرار دهد; توضیح دهید .

در روایت داریم که از عیسی بن مریم (ع) پرسیدند: آیا خداوند می تواند جهان را در تخم مرغی جا دهد; به طوری که نه عالم کوچک شود و نه تخم مرغ بزرگ گردد؟ به حضرت وحی شد در جواب بگو: قدرت ما بی انتهاست; ولی تخم مرغ این گنجایش را ندارد; یعنی ناتوانی و کم ظرفیتی از ما نیست; بلکه از تخم مرغ است و به تعبیر فلسفی، یعنی ضعف از جانب قابل است و نه فاعل . در داستانی آمده است که پدری دارای دو دختر بود یکی را به کشاورزی و دیگری را به سفالگری شوهر داد . روزی پدر به منزل دخترانش رفت . دختری که همسر کشاورز بود، به پدرش گفت: شوهرم زمین را شخم زده و دانه افشانده است و فقط باران کم دارد; دعا کن خداوند باران فراوانی نازل کند تا این دانه ها رشد کنند و به بار بنشینند وقتی وارد منزل دختردیگرش شد، او به پدر عرض کرد: شوهرم چندین کوزه درست کرده و در حیاط منزل گذاشته است; منتظریم آفتاب مفصلی بتابد و آنها را خشک کند تا درآمدی نصیب ما گردد . پدر درمانده گردید و عرض کرد خدایا! همان کن که خواست تو است و خیر ما در آن است .

کدام یک از این دو دعا به جاست؟دعا برای باران یا دعا برای آفتاب؟ صلاح بنده در کدام است؟ خداوند که قادر مطلق است; پس می تواند صلاح دختر اول را در باران و صلاح دختر دوم (همسر کوزه گر) را در آفتاب قرار دهد; یعنی در یک روز هوا همزمان هم بارانی باشد و هم آفتابی . و یا فرض کنید رشته ای که شما در آن تحصیل می کنید، گنجایش بیش از 50 دانشجو را نداشته باشد; ولی ده هزار نفر مایلند در این رشته تحصیل کنند و همگی دعا می کنند که خداوند آنها را موفق کند; آیا معقول است گفته شود چون خداوند قادر و توانا است، هر چند شرکت در این رشته به صلاح او نیست، ولی خداوند صلاحش را درآن قرار دهد; یعنی گنجایش ده هزار نفر را برای این رشته ایجاد کند؟

مثالی دیگر; دختر خانمی دارای دو خواستگار است و هر دو سخت مایلند با این دختر ازدواج کنند . اگر هر دو دعا کردند که این دختر همسر آنها شود و بالاخره یکی از آن ها موفق به ازدواج با او شد، آیا دیگری می تواند بگوید خدایا! تو که قادری و توانایی، چرا صلاح مرا در ازدواج با این دختر قرار ندادی؟ می دانید معنای این حرف چیست؟ یعنی خدایا! کاری کن این دختر هم همسر من باشد و هم همسر آن فرد; چون اگر همسر این فرد شود، اولی اعتراض می کند که خدایا چرا صلاح مرا در ازدواج با این دختر قرار ندادی؟

این اشتباهات از آن جا پیدا می شود که انسان قطعی بودن و ضروری بودن روابط موجودات را درک نمی کند و مراتب موجودات را در جهان هستی از قبیل مراتب قرار دادی و اعتباری افراد در محیط اجتماع فرض می کند . همه این اشتباهات از مقایسه نظام ذاتی جهان یا نظام قراردادی اجتماع ناشی می شود . علت بودن علتی برای معلولی معین و معلول واقع شدن معلولی برای علتی معین، قرار دادی نیست . اگر «الف » علت «ب » است، به خاطر خصوصیتی است که در «الف » وجوددارد و این خصوصیت چیزی جز نحوه وجود آنها نیست و به همین دلیل این خصوصیت امری واقعی است; نه اعتباری و قابل انتقال .

نظام هستی و کار خداوند بر اساس میل و دل نیست . در این نظام هر چیزی در جای خود قرار دارد و معلول علت خاص خود و تابع شرایط و قابلیت ها و زمینه های مناسب خود است . جهان، نظامی قاطع و غیر قابل تبدیل دارد و کار خداوند، بر اساس نظام و تربیت است . نبودن نظام معین در بین موجودات، مستلزم این است که هر موجودی بتواند منشا ایجاد هر چیزی شود، و نیزممکن باشد هرچیزی از هر چیزی به وجود آید .

نظام حاکم بر جهان، نظام اسباب و مسببات است; یعنی هر معلولی، علتی خاص و هر علتی، معلول مخصوصی دارد . یک معلول مشخص ممکن نیست که از هر علتی بدون واسطه صدور یابدو یک علت معین نمی تواند هر معلولی رابی واسطه ایجاد کند . در حقیقت هر موجود و هر شی ء در نظام علت و معلول جای مشخص و مقام معلومی دارد .

معجزه نیز به معنای بی قانون بودن و یا فوق قانون بودن نیست و در واقع، معجزات معلول علت هایی هستند که برای بشر ناشناخته اند; ولی چون انسان بخشی از قوانین طبیعی جهان را کشف کرده و آن ها را قانون های واقعی و منحصر فرض کرده، معجزات را نقض قانون می پندارد; ولی آن چه را که علم کشف کرده، در شرایط مخصوص و محدودی صادق است و زمانی که با اراده پیامبری یا ولی خدایی، کاری خارق العاده انجام می گیرد، شرایط عوض می شود; یعنی یک روح نیرومند و پاک و متصل به قدرت لایزال الهی شرایط را تغییر می دهد .

به عبارت دیگر، عامل و عنصر نو و ویژه ای وارد میدان می شود و بدیهی است که شرایط جدید که از وجود عامل جدید یعنی اراده نیرومند ولی حق و پیامبرالهی ناشی می شود، قانون دیگری را حکم فرما می کند و در مورد تاثیر دعا و صدقه در دفع بلاها نیز جریان از همین قرار است . اگر قرار باشد هر کس هر چیزی که از خداوند درخواست کرد، خداوند صلاحش را در آن قرار دهد و دعایش با وجود مساعد نبودن زمینه و دست اندر کار نبودن عوامل و علل لازم، محقق گردد، این به معنای نقض قانون علیت و هرج و مرج و بی نظمی در دستگاه آفرینش و تصادم و برخورد بین موجودات و ازبین رفتن توازن بین آنها می گردد .

1 . بحار انوار، ج 71، ص 221 

جهت دریافت تصویر در ابعاد اصلی اینجا کلیک کنید